این ماه فکر میکنم میشود ادعا کرد که کتابهایی که باید آنها را پیش از مرگ خواند اکثریتشان را در فهرست از دست دادهاند (بگذریم که بخشی از کتابهای خریداری شده از این فهرست را اینجا قلم گرفتم و جای دیگر با آنها برای "نویسنده ناآرام" یک فهرست جداگانه و مستقل سرهم کردم!) اصلا در فهرست این ماه به نظرم انواع و اقسام کتابها برای انواع و اقسام سلیقهها پیدا میشود. غیرداستانی (که خارجیها بهش میگن Nonfiction)، خاطرات، سفرنامه، کتاب تالیفی و البته انواع و اقسام ترجمهها. امیدوارم بتوانید با هر سلیقهای کتاب باب طبعتان را در این مجموعه پیدا کنید.
اجازه بدهید معرفی کتابهای این ماه را با یکی از غیرداستانیها شروع کنم که توجهام را به خودش بیش از همه جلب کرده. پرداختن به اینکه چقدر احتمال دارد اینترنت باعث شود ما خنگ (مودبانهاش را نویسنده آورده: "کمعمق"!) بشویم. با دلیل و مدرک و نظریه علمی. قابل توجه دوستانی که طرفدار مطالعه بر روی تلفن همراه و دیگر دستگاههای فناورانه هستند (یکی برای من توضیح بده که چطور میشه آدم روی صفحه موبایل کتاب بخونه و مطالعه کنه!) خلاصه اینکه آفتاب آمده دلیل آفتاب. (البته من اینجا دارم شلوغش میکنم، کتاب درباره تاثیرات مطالعه در فضای تارعنکبوتی وب بر روی فیزیولوژی و روان ماست و در واقع به ابزار و رسانه خواندن کاری ندارد!)
نویسنده: نیکلاس کار
ترجمه: امیر سپهرام
ناشر: مازیار
سال نشر: 1396 (چاپ 4)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 248 صفحه
شابک: 978-600-6043-35-7
کتاب به بررسی تاثیرات فیزیولوژیک و روانشناسانهی مطالعه اینترنتی بر روی کارکرد مغز میپردازد.
" "دیو، بایست، بایست. لطفا! بایست دیو. خواهش میکنم!" این درخواست ملتمسانه ابرکامپیوتر هال از فضانورد سنگدل دیو باومن است، که مربوط میشود به یکی از صحنههای مشهور و نیشدار پایانی فیلم استنلی کوبریک، به نام "2001، اودیسه فضایی". در این صحنه، باومن که نزدیک بود به خاطر نقص فنی این ماشین، به سفر مرگ - به اعماق فضا - فرستاده شود، با آرامش و خونسردی مدارهای حافظه ابرکامپیوتر را که کنترل مغز مصنوعیاش را در دست دارد، قطع میکند. هال با بیچارگی میگوید "دیو، دارم ذهنم را از دست میدهم. میتوانم حسش کنم. میتوانم حسش کنم."
من هم میتوانم حسش کنم. طی چند سال اخیر همیشه این حس ناخوشایند را داشتهام که انگار کسی یا چیزی با مغز من ور میرود، نقشه مدارهای عصبیام را بازسازی و حافظهام را دوباره برنامهنویسی میکند. البته، ذهنم از دست نمیرود - تا جایی که فعلا میدانم - اما در حال تغییر است. دیگر به سیاق گذشته فکر نمیکنم. این حس غریب بیشتر حین مطالعه به من دست میدهد. پیشتر، غرق شدن در کتاب یا مقالهای بلند برایم آسان بود. ذهنم درگیر پیچشهای روایت یا چرخشهای بحث میشد و میتوانستم ساعتها در درازای یک نوشته پرسه بزنم. اما دیگر اینطور نیستم ..."
انتشارات سورهمهر انواع و اقسام خاطرات مربوط به رزمندگان جنگ هشت ساله ایران و عراق را تاکنون منتشر کرده. تعدادی از آنها بخاطر برخی ویژگیهایشان بیشتر مورد توجه خوانندگان قرار گرفتهاند. به نظر میرسد کتاب بعدی هم یکی از همان "متمایز"ترها باشد. راوی این خاطرات جزو بیست و سه نوجوانی بوده که بعد از اسارت به کاخ صدام حسین برده شدهاند تا با او ملاقات کنند و عکسهایی تبلیغاتی بیاندازند. این ماجرا، جزو همان ویژگیهای دراماتیکی محسوب میشود که خواندن این خاطرات/سرگذشت را جالب میکند.
نویسنده: احمد یوسفزاده
ناشر: سوره مهر
سال نشر: 1398 (چاپ 63)
قیمت: 32000 تومان
تعداد صفحات: 408 صفحه
شابک: 978-600-175-584-2
"ماههای دی و بهمن سال 1360 را در جبهه نورد گذراندیم؛ هر سه برادر توی یک سنگر. یوسف بیست سال، محسن هجده سال، و من شانزده سال داشتم. فرماندهی جوان، اهل کاشان داشتیم که چندان سخت نمیگرفت. کار ما هر روز و هر شب نگهبانی بود. ساعتهای متوالی در سنگر شناسایی به سکوت نیزار گوش میدادیم تا اگر خشخش بلم دشمن را شنیدیم یا گمان کردیم شنیدهایم، زمین و زمان را از صدای رگبار مسلسل پر کنیم. بادی اگر شاخه بلند نیای را به هم میزد، کم کم پنج گلوله از ما میگرفت. آنقدر در تیراندازی افراط کردیم که یک روز فرمانده جوان، که هیچوقت عصبانیتش را ندیده بودیم، قانونهای سختی برای تیراندازی وضع کرد. مشکل ما فقط تیراندازی به سمت بلمهای نادیده نبود. زندگی یکنواخت گاهی خستهمان میکرد و برای روحیه گرفتن راهی نداشتیم جز اینکه هنگام بیکاری مسابقه تیراندازی بگذاریم ..."
برعکس آثار سورهمهر که اغلب به جنگ از زاویه حماسی نگاه میکنند، داستان جنگی بعدی انگار بابت نگاه تلخ و سردش به جنگ هشت ساله بوده که از زمان انتشار در سال گذشته مورد توجه قرار گرفته و نامش میان اینهمه کتاب ریز و درشتی که منتشر میشود (و اغلب هم خوانده نمیشوند) پیچیده تا به گوش جیرهکتاب رسیده.
نویسنده: علیرضا غلامی
ناشر: مروارید
سال نشر: 1394 (چاپ 2)
قیمت: 8500 تومان
تعداد صفحات: 143 صفحه
شابک: 978-600-04-0462-8
"دیروز مدرسه نرفتم، یعنی رفتم، اما مراسم ظهرگاهی برگزار شد و از کلاس خبری نبود. وقتی آقای رسولی زنگ را زد مثل بقیهی روزها رفتم سر صف ایستادم. او بلافاصله از ساختمان بیرون آمد و روی سکو ایستاد. بعد مثل همیشه دو بار محکم توی میکروفن فوت کرد تا مطمئن شود که بلندگوها سالماند و با صدای بلند فرمان از جلو نظام را صادر کرد. هوا با آن که سرد بود ولی آقای رسولی مثل همیشه فقط یک پیرهن پوشیده بود. وقتی فرمان از جلو نظام میداد ما باید یک دست و چهار انگشت از جلویی فاصله میگرفتیم و بیحرکت میماندیم. پشت آقای رسولی عکس بزرگی از امام روی دیوار بود که بیشتر از یک طبقه ارتفاع داشت. او از گوشهی چشم به دوردستها نگاه میکرد و چند تا چین روی پیشانی داشت ..."
کتاب بعدی هم یکی دیگر از خریدهای توجهبرانگیزم در ماه گذشته بوده. اینکه در همان لحظهی اول که کتاب را دیدم دست کردم و آن را برداشتم به دلیل نام نویسندهاش بوده که الان ماههاست میخواهم درباره "هاروارد مکدونالد"ش یک چیزی بنویسم و نشده است. اما بعد که کتاب را خوب زیر و رو کردم، از ایدهی آن هم خیلی خوشم آمد و به نظرم و به مذاق من حاصل کار خیلی "خواندنی"تر از هاروارد مکدونالد از آب درآمده! خیلی بیشتر!!!
نویسنده: سیدمجید حسینی
ناشر: آرما
سال نشر: 1394 (چاپ 1)
قیمت: 19500 تومان
تعداد صفحات: 224 صفحه
شابک: 978-600-6077-74-1
"در مکزیک رسم است، شب عید "تنکس گیوینگ" آرزوهایشان را میگذارند درون یک بالون کوچک رویایی و میفرستندش به آسمان شب و من بر آنم که آرزوها را که میفرستند آسمان، خودشان را سبک میکنند؛ انگار میخواهند آرزوها را از خودشان دور کنند! آرزوها اغلب آویزههای تناند؛ تن اصلا سنگین است چون پر از آرزوست، پر از خواست است، پر از کشش است، تن اینطور تو را زمینگیر میکند، سبکی از بیآرزویی است! بعضیها هستی سبک دارند چون آرزوها را فرستادهاند به آسمان؛ بار هستیشان را سبک کردهاند؛ تنشان و خواستهایش، دیگر آزارشان نمیدهد. من و آرزوها و این تن، روزی با هم سنگهایمان را وا خواهیم کند؛ آن روز مرگ هم در تن من حل میشود به آسانی؛ من مطمئنم! ..."
یکی دیگر از اسمهایی که اگر جایی آمده باشد توجه آدم فضولی مثل من را جلب میکند عبدالله شهبازی است. از آن شخصیتهایی که وقتی کتابفروش کتابش را جلوی دستم میگذارد، طاقت نمیآورم آن را نخرم! حالا تصورش را بکنید که نویسنده کتاب را درباره سیدحسین نصر هم تالیف کرده باشد. خودتان میتوانید نتیجه را حدس بزنید!
نویسنده: عبدالله شهبازی
ناشر: تیسا
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 22000 تومان
تعداد صفحات: 384 صفحه
شابک: 978-600-7212-79-0
آخرین غیرداستانی فهرست این ماه را، که کتاب بعدی باشد، به نیت افزودن به مجموعه "سفرنامههای معاصر" خریدم. کتاب را آنجا آوردم اما فکر کردم بد نیست اینجا هم نام و نشانش بیاید تا شانس بیشتری برای دیده شدن پیدا کند.
نویسنده: محمد دهقانی
ناشر: نگاره آفتاب
سال نشر: 1394 (چاپ 1)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 184 صفحه
شابک: 978-964-8453-14-0
"با عبور هواپیما از فراز کوههای بلند و پربرف هیمالیا انگار به "نهایت شب" رسیدیم. شب ناگهان بدل به روز شد و صحرا چون آبشاری زرین از دامن کوهها به سوی چشمه خورشید سرازیر شد. بیابان پهناور گبی به شیرقهوهای داغ میمانست که پوسته آن بر اثر نسیمی ملایم برآماسیده و چین و چروک خورده باشد. در مساحتی به وسعت دهها هزار کیلومتر نه آبگیری دیده میشد و نه تپه و واحهای که از وحشت بیابان اندکی بکاهد. اگر گاهی نشانی از زندگی به چشم میآمد، چیزی نبود جز کارخانهای یا نیروگاهی که در پره دشت پهلو گرفته بود و چون اژدهایی مهیب خرناس میکشید و دمبهم دود در چشم آسمان میکرد ..."
دو کتاب بعدی جزو داستانیهای پرفروش و پرطرفدار آنور آب بودهاند که احتمالا ناشران ترجمههای فارسیشان هم به همین دلیل آنها را انتخاب و به امید فروش مناسب در میان فارسیزبانها، روانهی بازارشان کردهاند. مطابق معمول همیشه شاخص جیرهکتاب برای اینکه مطمئن شود ادعایش در مورد "بستسلر" بودن کتابها زیاد بیراه نیست، تعداد ستارههای هر کتاب در سایت آمازون بوده است!
نویسنده: جوجو مویز
ترجمه: مریم مفتاحی
ناشر: آموت
سال نشر: 1398 (چاپ 67)
قیمت: 46000 تومان
تعداد صفحات: 536 صفحه
شابک: 978-600-6605-42-5
(این کتاب با 10% تخفیف به مشترکین جیرهکتاب عرضه میشود)
"وقتی از حمام بیرون میآید، زن هم بیدار شده است، به بالش تکیه داده و کتابچهی راهنمای مسافرت کنار تختخوابش را ورق میزند. یکی از بلوزهای مرد را پوشیده و موهای بلندش طوری بههم ریخته که ناخودآگاه شب گذشته را به ذهن میآورد. مرد همانجا میایستد و با حوله موهایش را خشک میکند، سرخوش از یادآوری خاطرات است.
زن سرش را از کتابچه بلند میکند و لب ور میچیند. شاید سنش برای این کار کمی زیاد باشد، ولی مدت نهچندان طولانی آشنایی این فرصت را به زن میدهد خود را کمی لوس کند.
- حتما باید کاری انجام بدهی که به کوهنوردی مربوط شود، یا حتما باید توی درههای تنگ و باریک بچرخی؟ اولین تعطیلات درست و حسابی ماست. واقعا کدام مسافرت هست که هم میتوانی از شر لباس خلاص شوی و هم …
وانمود میکند چندشش شده است. بعد ادامه میدهد:
- هم پشم گوسفند بپوشی ..."
نویسنده: کیت مورتون
ترجمه: الگا کیایی
ناشر: افق دور
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 25000 تومان
تعداد صفحات: 688 صفحه
شابک: 978-600-6903-18-7
"مکانی که در آنجا خم شده و چمباتمه زده بود تاریک بود و دخترک همان کاری را میکرد که به او گفته شده بود. آن خانم گفته بود منتظر بماند. آنجا هنوز امن نبود و آنها باید مثل موشهای انباری ساکت بمانند. این یک بازی بود. درست مثل قایمباشک.
دخترک از پشت بشکههای چوبی گوش فرا داد و همانطور که پاپا به او یاد داده بود در ذهنش مجسم کرد. مردان، دور و نزدیک. به گمانش این ملوانها بودند که بر سر یکدیگر فریاد میزدند. صداهایی نخراشیده و بلند، پر از دریا و نمک آن. از دور صدای بوق باد کرده کشتیها، به هم خوردن قوطی کنسروها، شلپ شلپ پاروها و از بالا، صدای قارقار مرغان دریایی که با بالهای فراخ برای جذب نور خورشید پرواز میکردند شنیده میشد ..."
در مورد کتاب بعدی هم باید دو نکته را خاطر نشان کنم. یکی اینکه اگر کتاب قبلی (و معروفتر) این آقای سوئدی را خواندهاید و آن را دوستداشتهاید، احتمالا کتاب بعدی را هم میپسندید و دوست خواهید داشت. نکته دوم اما اینکه در فهرست این ماه یک کتاب دیگر هم قرار بود گنجانده شود به اسم "بیسوادی که حساب و کتاب سرش میشد" اما به هنگام وارد کردن مشخصات کتاب متوجه شدم که این ترجمه دیگری از همین "دختری که پادشاه سوئد را نجات داد" است و ... حالا من دو نسخه (دو ترجمه) از این کتاب را دارم که باید برای یکی از آنها فکری بکنم!!!
نویسنده: یوناس یوناسن
ترجمه: کیهان بهمنی
ناشر: آموت
سال نشر: 1397 (چاپ 10)
قیمت: 52000 تومان
تعداد صفحات: 584 صفحه
شابک: 978-600-6605-93-7
"آنها از بسیاری جهات انسانهای خوشبختی بودند. منظورم تخلیهچاهیهای بزرگترین حلبیآباد آفریقای جنوبی است. هیچی که نبود آنها لااقل هم کار داشتند و هم سقفی بالای سرشان بود.
ولی از نظر آماری، آنها هیچ آیندهای نداشتند. اکثرشان بر اثر سل، ذاتالریه و اسهال یا به دلیل مصرف قرص الکل، یا اصلا ترکیب تمام اینها با هم، در جوانی میمردند. البته ممکن بود یکی دونفرشان شانس میآوردند و تولد پنجاه سالگیشان را به چشم خود میدیدند. مثلا یکی از این آدمهای خوششانس، سرپرست یکی از این مراکز تخلیه چاه در سوئتو بود. اگرچه این آدم هم به اندازهی کافی داغان و بیمار بود. از کلهی صبح خودش را میبست به قرص مسکن و نوشیدنی. به همین خاطر هم، یک روز از پشت تلفن حسابی سر یکی از نمایندگان ادارهی بهداشت ژوهانسبورگ داد و بیداد کرد ..."
نویسنده: الیف شافاک
ترجمه: تهمینه زاردشت
ناشر: مروارید
سال نشر: 1398 (چاپ 4)
قیمت: 55000 تومان
تعداد صفحات: 500 صفحه
شابک: 978-964-191-283-5
"پیش از این دو قبرستان قدیمی در این منطقه بود. یکی کوچک و مستطیلی و مرتب، دیگری بزرگ و نیمدایره و نامرتب. هر دو تا خرخره آکنده و تا حد ممکن متروکه؛ هر دو قبرستان را پرچینهایی از عشقه و تپههایی مرموز احاطه میکردند. هر دو پشت به دیواری ویران داده، در زمینی بیش از اندازه فراخ دامن گسترده بودند. قبرستان بزرگ به مسلمانان و آن دیگری که کوچک بود به ارمنیان ارتدکس تعلق داشت. روی دیوار حائل بین دو قبرستان که بلندیاش به یک متر و نیم میرسید، میخهای زنگزده، شیشه خرده و (بیتوجه به بدشگونی محتملشان) آینههای شکسته را سیخکی جاسازی کرده بودند تا کسی نتواند از یک طرف به طرف دیگر بپرد. درهای غولپیکر دو لتهای قبرستانها با نردههای آهنی و زاویهی صد و هشتاد درجه با دیوار حائل کار گذاشته شده بودند. اینطوری یکی از درها به شمال و دیگری به جنوب باز میشد و اگر زائری بر حسب اتفاق نیت میکرد از قبرستانی وارد قبرستان دیگر شود، از دری بیرون میآمد، در طول دیوار بیرونی راه میافتاد و درازای هر دو را - بسته به موقعیت در سراشیب یا سرازیر - پشت سر میگذاشت و میتوانست به در دیگر برسد ..."
داستان به مرور "خردهداستانهای" مرتبط با ساکنین یک ساختمان قدیمی در استانبول ترکیه میپردازد. ساختمان که در زمانهای قدیم قصری بوده و محل سکونت اعیان و اشراف، حالا زهوارش در رفته و مامن انواع و اقسام حشرات، از جمله شپش، شده است. ساکنان ساختمان هم رنگینکمان عجیب و غریبی هستند از نژادها و ادیان گوناگون (شاید تا وضعیت جامعهی فعلی ترکیه را نمایندگی کنند). داستان آنطور که از قول نویسنده نقل شده است، خطی نیست و بصورت مارپیچ در زمان و در میان شخصیتهای مختلف ساختمان چرخ میخورد و ... در آخر هم به جای خاصی نمیرسد!
نویسنده: الیف شافاک
ترجمه: تهمینه زاردشت
ناشر: نیلوفر
سال نشر: 1397 (چاپ 3)
قیمت: 38000 تومان
تعداد صفحات: 378 صفحه
شابک: 978-964-448-628-9
" دلم که میگیرد به خودم یادآوری میکنم برای چه اینجا آمدهام. از تکرارش خسته نمیشوم تا سر سوزنی تردید در ذهنم باقی نماند:
-به شهر آینهها آمدم چون در داستانی هستم که پیش از من نوشته شده. در شهر آینهها هستم چون میخواهم بدانم کیستم.
از وقتی آمدهام میشود گفت پایم را از خانه بیرون نگذاشتهام. فقط یک بار سوار قایق شدم و سری به آن طرف زدم؛ چند باری هم در ساعات خلوت صبحگاهی خاصکوی را گز کردم. همین و بس. در یکی از این پیادهرویها سنگی در چاه معروف نزدیکیهای محلهی بالا انداختم. بعد خم شدم داخل چاه و گوش خواباندم تا صدای برخورد سنگ را با ته چاه بشنوم. اما صدایی نیامد. نه صدای سنگی که در آب بیفتد نه صدای سنگی که به خاک ته چاه بخورد ..."
"بچه رزمری" خودش به اندازه کافی نامدار هست. بگذریم که نمیدانستم نویسندهاش آیرا لوین است که من سالها پیش در نوجوانی "یونی کامپ"اش را از دوستی هدیه گرفته بودم و خوانده بودم و صفا کرده بودم. به همه اینها اما اضافه کنید این را که محمد قائد هم مترجم کتاب است. دیگر دلیلی برای نخریدن کتاب باقی نمیماند.
نویسنده: آیرا لوین
ترجمه: محمد قائد
ناشر: کلاغ
سال نشر: 1394 (چاپ 1)
قیمت: 17000 تومان
تعداد صفحات: 290 صفحه
شابک: 978-600-7656-00-6
زوج جوان در آپارتمان جدیدشان با آقا و خانم کاستوت آشنا میشوند. رزماری از این زوج میانسال چندان خوشش نمیآید اما گای مدام با آنها رفت و آمد میکند و همنشینی با آنها را دوست دارد. بعد از مدتی گای در نمایشنامهای که در دست اجرا دارند جانشین یکی از هنرپیشههای نقش اصلی میشود که سانحهای برایش روی داده. او با این ارتقای ناگهانی در شغلش، نظر خود را تغییر میدهد و حالا اوست که به رزماری اصرار میکند تا هرچه زودتر بچهدار شوند …
"بچه رزماری"، رمانی کوتاه یا داستانی بلند، یکی از بهترین نمونههای ایجاد تعلیق میان وهم و واقعیت است ... داستان دلهره ماورا طبیعه را وارد اتاق نشیمن پر از رنگ و نور آدمهایی عادی و حتی مضحک میکند ... (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"رزمری و گای وودهاوس قراردادی برای یک آپارتمان پنج اتاقه در خانهای سفید با اضلاع منظم هندسی در خیابان پنجم امضا کرده بودند که از زنی به نام خانم کورتز خبر رسید آپارتمانی چهار اتاقه در ساختمان برمفورد خالی شده است. برمفورد عمارتی است قدیمی، سیاهرنگ و عظیم، با آپارتمانهایی تو در تو با سقفهای بلند، که برای شومینهها و ریزهکاریهای انگلیسی قرن نوزدهمیاش شهرت دارد. رزمری و گای از زمان ازدواجشان برای اجاره کردن یکی از آنها در نوبت بودند اما سرانجام دل کندند.
گای گوش تلفن را روی سینهاش گذاشت و خبر را به رزمری داد. رزمری با حالتی که انگار بخواهد بزند زیر گریه نالید: "وای، نه!"
گای در گوشی تلفن گفت: "دیر شد. دیروز قرارداد امضا کردیم." رزمری بازویش را گرفت و پرسید: "نمیتوانیم پس بدهیم؟ یک چیزی بهشان بگو." ..."
از اینجا به بعد کتابها از میان "ترجمهشدههای" فهرست کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند، آمدهاند. برای مرتب کردن این بخش از فهرست شاید بد نبود کتابها را به ترتیب سال انتشار (از قدیم به جدید، یا از جدید به قدیم) مرتب میکردم. حتی شاید به ترتیب حروف الفبا. اما هیچکدام نشد و ترتیب کتابها شد همین که میبینید. اینکه مثلا "کافکا" اول صف قرار گرفته به دلیل این بوده که مدتهاست دورخیز کردهام فهرستی از آثار موجود او در زبان فارسی سر هم کنم (و مثل خیلی از کارهای دیگری که دورخیزشان را دارم، این یکی را هم هنوز انجام ندادهام!)
نویسنده: فرانتس کافکا
ترجمه: امیرجلالالدین اعلم
ناشر: نیلوفر
سال نشر: 1397 (چاپ 8)
قیمت: 38000 تومان
تعداد صفحات: 442 صفحه
شابک: 978-964-448-061-4
"هنگامی که ک. از راه رسید، دیری از شب گذشته بود. دهکده زیر برف فرو رفته بود. تپهی قصر پنهان بود، پوشیده در مه و تاریکی، کورسویی هم نبود که نشان دهد قصری آنجا است. ک. روی پل چوبی که از جاده به دهکده میخورد مدتها ایستاد و به فضای تهی و وهمناک بالای سرش خیره ماند.
سپس به جست و جوی منزلی برای شب رفت. مهمانخانه هنوز بیدار بود. هر چند مهمانخانهدار اتاقی برای اجاره دادن نداشت و از این مهمان دیرآمده تعجب کرده و برآشفته بود، حاضر شد بگذارد ک. روی جوال کاهی در تالار بخوابد. ک. پیشنهاد را پذیرفت. چند تا دهقان هنوز سر آبجوهایشان نشسته بودند، اما او نمیخواست با کسی حرف بزند. خودش رفت و جوال کاه را از اتاق زیر بام آورد و کنار بخاری دراز کشید. کنج گرمی بود، دهقانها آرام بودند، او باز کمی آنها را با چشمهای خستهاش ورانداز کرد و زود خواب رفت ..."
بعد از "کافکا" هم این خلاصه داستان "آقای فو" بود که توجهام را خیلی به خودش جلب کرد. راستی چرا نویسندههای ما با آثار معروف ادبیات خودمان و یا دیگر نقاط جهان از این کارها نمیکنند؟!
نویسنده: جان مکسول کوتسی
ترجمه: الناز ایمانی
ناشر: امیرکبیر
سال نشر: 1394 (چاپ 3)
قیمت: 5000 تومان
تعداد صفحات: 151 صفحه
شابک: 978-964-00-1390-8
"دیگر نتوانستم پارو بزنم. دستهایم تاول زده بود، پشتم سوخته بود و بدنم درد میکرد. نفسی کشیدم و بیآنکه صدای چلپی از آب بلند شود، از قایق به آب خزیدم.
موهای بلندم مثل گلی در میان اقیانوس به آرامی در اطرافم موج میخورد؛ مثل شقایق؛ مثل آن ستارههای دریایی که در آبهای برزیل میشد دید. بهطرف جزیره ناشناخته شنا کردم. بعد از کمی شنا برخلاف جریان آب، تقریبا به همان اندازه که پارو زده بودم، ناگهان از چنگ آن رها شدم و موجها من را بهسوی خلیج کوچکی کشاندند و به ساحل رسیدم.
همان جا خود را رها کردم و روی ماسههای داغ دراز کشیدم. شعلههای نارنجیرنگ خورشید سرم را در خود پیچیده بود. لباسم (که تنها چیزی بود که با آن گریخته بودم) داشت از حرارت تنم خشک میشد. فرسوده بود، اما شکرگزار؛ مثل همه نجاتیافتهها. سایه بزرگی را روی خودم احساس کردم. ابر نبود، بلکه مردی بود که نور خیرهکننده آفتاب اطرافش را گرفته بود ..."
شاهین مالت هم که یکی از نمونههای درخشان کارآگاه تنها و غمگین و بیخانه و زندگی است که جزو کلاسیکهای ادبیات کارآگاهی محسوب میشود و خواندنش واجب است.
نویسنده: داشیل همت
ترجمه: پرویز نصیری
ناشر: روزنهکار
سال نشر: 1394 (چاپ 2)
قیمت: 12000 تومان
تعداد صفحات: 272 صفحه
شابک: 978-964-6728-08-0
در همان شب پذیرفتن پرونده، سام باخبر میشود که همکارش مایلز به قتل رسیده. مدت کوتاهی بعد از دریافت این خبر سام متوجه میشود که پلیس برای قتل همکارش به او مشکوک است و ...
"چانهی دراز و استخوانی ساموئل اسپید یک پیشرفتگی به شکل عدد 7 زیر 7 متحرک دهانش بود. پرههای بینی به عقب انحنا داشت و به این ترتیب 7 کوچک دیگری درست میکرد. چشمان خاکستریش به زردی میزد. ابروهای کلفت از بالای بینی عقابیاش، با دو چین همسان، 7 متحرک دیگری را درست میکردند و موهای قهوهای روشنش که از کنار شقیقهها شروع میشد، در یک نقطه روی پیشانی به هم میرسید. شبیه یک شیطان بلوند دوستداشتنی بود.
به افی پرین گفت: "چی شده عزیزم؟"
افی، دختری دراز و آفتابسوخته بود. لباس ابریشمی نازکی به رنگ قهوهای روشن به تن داشت که در اثر رطوبت به تنش چسبیده بود. چهرهای پسرانه با چشمانی قهوهای و بازیگوش داشت. در را پشت سرش بست، به آن تکیه داد و گفت: "یه خانم میخواد ببیندت. اسمش واندرلیه." ..."
در مورد افی بریست هم این نکته را اضافه کنم که جایی خواندم این کتاب تمی مشابه "مادام بوواری" فلوبر و "آناکارنینا"ی تولستوی دارد. هر سه اثر با فاصله کمی در نیمه دوم قرن نوزدهم منتشر شدهاند. هر سه اثر نشانهای از آغاز تغییر عقاید و رفتار در جامعه نسبت به زنان و معیارهای اخلاقی درباره آنان بودهاند. و البته هر سه اثر را دوستان دستاندرکار به عنوان کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند به عنوان آثار مطرح ادبی جهان انتخاب کردهاند!
نویسنده: تئودور فونتانه
ترجمه: ابوذر آهنگر
ناشر: افراز
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 50000 تومان
تعداد صفحات: 400 صفحه
شابک: 978-964-243-926-3
"پرتو نورانی آفتاب از راه نمای جلویی خانهی اربابی خانوادهی فونبریست - در عمارت هوهنکرمن که از زمان سلطنت گئورگ ویلهلم در آن سکونت داشتند - بر جادهی روستایی که در آن ساعت ظهر خلوت مینمود، میتابید؛ در همین حال، عمارت جانبی عمودی که در سمت دیگر محوطهی چمنزار و باغ قرار داشت، سایهای بلند بر راه پوشیده با سنگهای چهارگوش سفید و سبز، میافکند و آنسوتر نیز سایهاش بر میدان چمن بزرگی میافتاد که اطرافش را بوتههای ریواس و خشخاش گرفته بودند و در میانهی آن، ساعت آفتابی قرار داشت. حدود بیست قدم دورتر کاملا در موقعیت و مسیر عمارت جانبی منزل، دیوار پیچکپوش گورستان کلیسا با برگهای کوچک واقع شده بود که فقط در آهنی کوچک و سفیدرنگی داشت و در پشت این دیوار، برج چوبین عمارت هوهنکرمن دیده میشد که به دلیل وجود خروس بادنمایی در بلندا که به تازگی طلاکاری شده بود، برق میزد ..."
بقیهی کتابها را هم اجازه بدهید بدون معترضه خاصی (و البته بدون ترتیب و ارجحیت مشخصی) حضورتان معرفی کنم ...
نویسنده: کریستف رانس مایر
ترجمه: محمود حدادی
ناشر: پریان
سال نشر: 1393 (چاپ 1)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 324 صفحه
شابک: 978-600-7058-02-2
جهان آخر اسطورهایست زمینی شده، سیمای امروز ما در آینهی اسطوره. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"طوفانفوجی پرنده در آسمان شب بود، فوجی پرندهای سفید که همهمهکنان نزدیک میشد و ناگهان یال موجی سترگ بود که بر سر کشتی میریخت. طوفان، ضجه و شیون در تاریکی عمق عرشهی زیرین، و ترشی گندناک قی بود. سگی بود که در تلاطم آب وحشی شد و پاشنهی یک جاشو را به دندان کند. کف درجا روی زخم را گرفت. طوفان سفر به تومی بود.
هر چند کوتا در طول روز و در چندین گوشهی هر باره پرتتر کشتی کوشیده بود از درماندگی و نکبت خود به بیهوشی، یا دستکم خواب و رویا پناه ببرد، باز بر سر دریای اژه، و سپس دریای سیاه، خوابی به چشمانش راه نیافت. هر بار که خستگی و کوفتگی امیدی در دلش بیدار میکرد، موم در گوش میگذاشت، شالی آبی را روی چشمها میکشید، تکیه میداد و به شمردن نفسهای خود رو میآورد. اما خیزابی تازه از نو کشتی، او و تمامی جهان را بر سر کفهای نمکآلود به هوا میبرد، به درازی یک تپش قلب در لبهی پرتگاه نگاه میداشت، سپس جهان، کشتی و این رمق باخته را از نو به قعر شکاف امواج، و به بیداری و وحشت واپس میانداخت. هیچکس خوابش نمیبرد ..."
نویسنده: کریستوفر ایشروود
ترجمه: آرش طهماسبی
ناشر: فرهنگ جاوید
سال نشر: 1391 (چاپ 2)
قیمت: 9000 تومان
تعداد صفحات: 296 صفحه
شابک: 978-600-91743-2-4
خداحافظ برلین تصویر او از این شهر گمشده است؛ به این مفهوم که از آپارتمانهای استیجاری و کافههای مناطق حاشیهی شهر به ویلاهای خیره کنندهی ثروتمندان میرسد.
تقریبا در هر صفحه از این کتاب رویدادهای خارقالعاده، تراژیک و مضحک با استادی تمام در کنار هم تلفیق میشوند.
این جلوهها از برلین در روزهای اندکی پیش از روی کار آمدن رژیم هیتلر، تصویری از تاریخ و نیز، تابلویی از یک نوشتهی شاخص بهدست میدهد. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب) کتاب ساختاری اپیزودیک دارد و در قالب شش داستان کوتاه که همگی در فاصله زمانی سالهای 1930 تا 1933 در برلین میگذرند، مشاهدات نویسنده را از آلمان پیش از ظهور نازیها و حال و هوای مردم آلمان در آن روزها بازگو میکنند.
"از پنجرهی اتاقم، خیابان شلوغ و غمانگیز پیدا بود؛ و مغازههای زیرزمینی که تمام روز لامپهایشان در سایهی نمای ساختمانهای بلندمرتبهی بالکندار، با گچکاریهای کثیف مزین به کتیبه و ابزارکاریهای نشانهای خانوادگی اشرافی، روشن بودند. کل آن ناحیه به همین شکل بود: خیابانی که به خیابان مسکونی دیگری منتهی میشد، با خانههایی همچون صندوقهای عتیقهی زهواردررفتهای که با جواهرات کدر شده و اسباب و اثاثیهی دستدوم یک ورشکستهی طبقهی متوسط، تا خرخره پر شده بودند.
من دوربینی هستم با شاتر باز، کاملا منفعل، که دارد ثبت میکند. فکرکردنی در کار نیست. ثبت صحنهی مردی که پشت پنجرهی روبهرویی دارد ریش میزند و، زنی کیمونوپوش، در حال شستن سر. روزی همهی اینها، باید ظاهر و بهدقت چاپ و ثبت شوند ..."
نویسنده: ژان ژاک روسو
ترجمه: غلامحسین زیرکزاده
ناشر: ناهید
سال نشر: 1393 (چاپ 7)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 408 صفحه
شابک: 978-964-6205-20-8
او در کتاب این مهم را در قالب داستان تربیت امیل توسط مربیاش طرح میکند تا نشان دهد چگونه یک شهروند ایدهآل را میتوان تربیت کرد تا از گزند مفسدههای جامعه دور بماند.
بسیاری این اثر را اولین کتاب در زمینهی فلسفهی تعلیم و تربیت در ادبیات غرب میدانند.
"هر چه از ید خالق عالم جل شانه بیرون میآید از عیب و نقص مبری است، ولی به محض اینکه به دست اولاد آدم رسید فاسد میشود. آدمیزاد زمینی را مجبور میکند محصولی را که مناسب زمین دیگری است بدهد، و درختی را وادار میسازد بار درخت دیگری را بیاورد. اقالیم یا عناصر یا فصول را با هم مخلوط میکند، سگ یا اسب یا غلام خود را ناقصالاعضا میکند تا قشنگتر به نظر آید. همه چیز را به هم میزند، شکل همه چیز را تغییر میدهد. تو گویی از صور مهیب و غولآسا خوشش میآید. میل ندارد هیچ موجودی همانطور که به دست طبیعت ساخته شده است باقی بماند، ولو اینکه آن موجود انسان باشد. او لازم میداند بچهی انسان را مانند کره اسبی که به درد تاخت و تاز میخورد تربیت کند، او را به هر صورتی که میخواهد در آورد، و مثل درختان باغ خود هر شکلی را که میل دارد به او بدهد ..."
نویسنده: اونوره دو بالزاک
ترجمه: عبدالله توکلی
ناشر: ناهید
سال نشر: 1394 (چاپ 3)
قیمت: 16000 تومان
تعداد صفحات: 272 صفحه
شابک: 978-964-6205-74-1
"در برخی از شهرستانها خانههایی هست که دیدارشان مثل تاریکترین صومعهها، گرفتهترین دشتها یا غمانگیزترین ویرانهها اندوهی در دل برمیانگیزد و شاید سکوت صومعهها، بیباری و خشکی دشتها و اندوه مرگآلود ویرانهها یکجا در این خانهها باشد. حیات و حرکت در آنجا چنان آرام و اندک است که اگر غریبی به این ناحیه بیاید و چشمش ناگهان به نگاه بیفروغ و سرد موجود بیحرکتی برنخورد - که صورت راهبمانندش به صدای پای ناشناسی از پنجره بدر میآید - این خانهها را بیسکنه میپندارد. همهی این عوامل اندوه و گرفتگی را در جبین خانهای در شهر سومور میتوان دید که در قسمت بالایی شهر، در انتهای کوچهی پست و بلندی که به سوی قصر میرود، جا دارد ... این کوچه که اکنون چندان محل عبور و مرور نیست در تابستان گرم و در زمستان سرد و در پارهای از نقاط تاریک است. صدای پای انسان بر شنهای آن که همیشه خشک و پاکیزه است، به نحوی عجیب طنین میافکند و تنگی و پیچ و خم و آرامش خانههای آن که به شهر قدیم تعلق دارد و در پناه بارهها جای گرفته است، شایستهی توجه است ..."
نویسنده: میوریئل اسپارک
ترجمه: شهریار وقفیپور
ناشر: نگاه
سال نشر: 1395 (چاپ 2)
قیمت: 9000 تومان
تعداد صفحات: 151 صفحه
شابک: 978-964-351-967-4
"مدتها پیش، تو سال 1945، تو انگلیس، همهی آدمهای نازنین فقیر بودند، حالا گیرم با چند تا استثناء، خیابان شهرها را ردیف به ردیف ساختمانهایی گرفته بودند که کترهای تعمیر شده یا همینطور به امان خدا ول شده بودند، جاهایی که بمب خورده بود پر از قلوه سنگ بود، خانهها انگاری دندانهای غولآسایی باشند که پوسیدگی حسابی به خدمتشان رسیده و تا فیها خالدونشان را سوراخ کرده باشد. بعضی خانهها که بمب از شرمندگیشان در آمده بود، مثل خرابهی کاخهای باستانی شده بودند، فقط با این تفاوت که از نزدیک کاغذدیواری بعضی دیوارهای کاملا معمولی معلوم بود، اتاق روی اتاق، انگار روی صحنه، بدون دیوار چهارم؛ بعضی وقتها هم زنجیر سیفونی توی چشم میزد، آویزان از ناکجا، از سقف طبقهی چهارم یا پنجم؛ بیشتر راهپلهها سر جاشان مانده بودند، مثل یک فرم هنری جدید، همینطور رو به بالا و بالا، رو به مقصدی نامعلوم که انتظارات نابهجایی را برای چشم دل دامن میزدند. همهی آدمهای نازنین فقیر بودند؛ دستکم، این اصل متعارف بود که، بهترین پولدارها در درونشان فقیر بودند ..."
نویسنده: خوزه ماریا آرگداس
ترجمه: مصطفی مفیدی
ناشر: نیلوفر
سال نشر: 1386 (چاپ 1)
قیمت: 24000 تومان
تعداد صفحات: 368 صفحه
شابک: 978-964-448-346-2
کتاب رودهای ژرف از خاطرات خود نویسنده منشا میگیرد؛ از آن خاطرات قصهای سر بر میکشد که شخصیت اصلی آن، به نوبهی خود از واقعیتی شکننده، که تنها در حافظهی خود او زنده است، تغذیه میکند. (برگرفته از توضیحات پشت جلد کتاب)
"با وجود سر و وضع قدیمی و لباسهای کهنه و کثیفش، احترام برمیانگیخت. افراد مهم و سرشناس کوثکو با فروتنی به او سلام میکردند. همیشه عصای سرطلایی در دست داشت؛ کلاه لبهپهنش اندک سایهای بر پیشانیاش میانداخت. بیرون رفتن با او سخت بود، چون در برابر همهی کلیساها و نمازخانهها زانو میزد و به هر کشیشی که میرسید ریاکارانه کلاه از سر برمیداشت.
پدرم از او بدش میآمد. او در املاک پیرمرد به عنوان منشی کار کرده بود. پدرم دربارهاش میگفت: "از بالای کوه، صدای لعنتیاش از بالای کوه داد میزند تا رعیتهایش بدانند که او در همه جا حضور دارد. میوههای باغستانهایش را انبار میکند و میگذارد بگندند؛ فکر نمیکند ارزش دارد آنها را در کوثکو یا در آبانکای به فروش برساند، و میگوید برایش عزیزتر از آناند که آنها را برای رعیتهایش بگذارد. از رحمت خدا به دور است." ..."
نویسنده: ویرجینیا وولف
ترجمه: الهه مرعشی
ناشر: فرهنگ جاوید
سال نشر: 1392 (چاپ 1)
قیمت: 10000 تومان
تعداد صفحات: 226 صفحه
شابک: 978-600-91743-9-3
"شبی تابستانی بود و آنها، در اتاقی بزرگ که پنجرههایش رو به باغ باز بود، نشسته بودند و دربارهی فاضلاب گفتوگو میکردند. شورای دهکده قول داده بود طرح آبرسانی به دهکده را عملیاتی کند، ولی به وعدهاش عمل نکرده بود.
خانم هینز، همسر یک ملاک، با چهرهای غاز مانند و چشمهایی ورقلمبیده، تو گویی چیزی دیده که بخواهد بادی در گلو بیندازد، با تکلف و تظاهر گفت: "واقعا عجب موضوعی برای بحث در چنین شبی انتخاب کردهاید!"
سپس سکوت برقرار شد، ماده گاوی ماغی بلند کشید و همین باعث شد خانم هینز بگوید که در کمال تعجب در کودکی اصلا از گاوها نمیترسیده ولی از اسبها چرا. از طرف دیگر، زمانی در خردسالی وقتی در کالسکهی بچه بوده، اسب گاری عظیمالجثهای از بغل گوشش با سرعت رد شده بود. سپس، رو به پیرمردی که روی راحتی دستهداری نشسته بود، گفت که خانوادهاش قرنها در حوالی لیسکارد زندگی کردهاند و گورهایی در گورستان کلیسا وجود دارد که شاهدی بر این مدعاست ..."
مشاهده و انتخاب کتابهای فهرست در بخش مشترکین