
خاک غریب (Unaccustomed Earth: Stories)
نویسنده: جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri)
ترجمه: امیرمهدی حقیقت
ناشر: ماهی
سال نشر: 1393 (چاپ 6)
قیمت: 23000 تومان
تعداد صفحات: 360 صفحه
شابک: 978-964-209-033-4
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 40 نفر
امتیاز کتاب: (3.71 امتیاز با رای 14 نفر)
نویسنده: جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri)
ترجمه: امیرمهدی حقیقت
ناشر: ماهی
سال نشر: 1393 (چاپ 6)
قیمت: 23000 تومان
تعداد صفحات: 360 صفحه
شابک: 978-964-209-033-4
تعداد کسانی که تاکنون کتاب را دریافت کردهاند: 40 نفر
امتیاز کتاب: (3.71 امتیاز با رای 14 نفر)
کتاب مجموعه شش داستان از نویسندهی آمریکایی هندیتبار است. قهرمانان داستانهای این مجموعه، همانند خود نویسنده، شخصیتهایی هستند که اصل و تبار هندی/آسیایی دارند اما خود زادهی آمریکا هستند و از تبار مادری خود تنها نامی به گوششان خورده و شاید سنن و اعتقاداتی عجیب و غریب که از زمان کودکی خود و رفتارهای پدر و مادر مهاجرشان به یاد میآورند.
داستان "خاک غریب" با این جملات آغاز میشود:
"بعد از مرگ روما، پدر از شرکت داروسازی که چندین دهه توش کار میکرد بازنشسته شد و بنا کرد به اروپاگردی - قارهای که تا آنوقت ندیده بود. پارسال فرانسه و هلند را دیده بود و تازگیها هم رفته بود ایتالیا. با تور میرفت. با اتوبوس، همراه غریبهها، از وسط طبیعت میگذشت. ترتیب اقامت در همهی هتلها، وعدههای غذایی و بازدید از موزهها از پیش داده شده بود. سفرش هر بار دو سه هفته، گاهی چهار هفته طول میکشید. روما در طول سفر هیچ خبری از پدر نداشت. هر بار، پرینت اطلاعات پرواز پدر را با آهنربا به در یخچال میزد و روز پروازش اخبار تلویزیون را تماشا میکرد که خاطر جمع شود هیچ جای دنیا هیچ هواپیمایی سقوط نکرده.
گاهی وقتها کارتپستالی به سیاتل، جایی که روما و آدام و پسرشان، آکاش، توش زندگی میکردند، میرسید. کارتپستالها تصویرهایی بودند از کلیساها، فوارههای سنگی، بازارچههای شلوغ و بامهای سفالی خانهها که آفتاب عصرگاهی رنگهای شاد گرمی بهشان داده بود. پانزده سالی از اولین و آخرین سفر پرماجرای روما به اروپا میگذشت. با دو تا از دوستهاش تور یکماههی یورو ریل را گرفته بود و اروپا را چرخیده بود - روما آنموقع دستیار وکیل بود و با حقوقهایی که جمع کرده بود، پول سفرش را جور کرده بود ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید اینجا بیابید.
"بعد از مرگ روما، پدر از شرکت داروسازی که چندین دهه توش کار میکرد بازنشسته شد و بنا کرد به اروپاگردی - قارهای که تا آنوقت ندیده بود. پارسال فرانسه و هلند را دیده بود و تازگیها هم رفته بود ایتالیا. با تور میرفت. با اتوبوس، همراه غریبهها، از وسط طبیعت میگذشت. ترتیب اقامت در همهی هتلها، وعدههای غذایی و بازدید از موزهها از پیش داده شده بود. سفرش هر بار دو سه هفته، گاهی چهار هفته طول میکشید. روما در طول سفر هیچ خبری از پدر نداشت. هر بار، پرینت اطلاعات پرواز پدر را با آهنربا به در یخچال میزد و روز پروازش اخبار تلویزیون را تماشا میکرد که خاطر جمع شود هیچ جای دنیا هیچ هواپیمایی سقوط نکرده.
گاهی وقتها کارتپستالی به سیاتل، جایی که روما و آدام و پسرشان، آکاش، توش زندگی میکردند، میرسید. کارتپستالها تصویرهایی بودند از کلیساها، فوارههای سنگی، بازارچههای شلوغ و بامهای سفالی خانهها که آفتاب عصرگاهی رنگهای شاد گرمی بهشان داده بود. پانزده سالی از اولین و آخرین سفر پرماجرای روما به اروپا میگذشت. با دو تا از دوستهاش تور یکماههی یورو ریل را گرفته بود و اروپا را چرخیده بود - روما آنموقع دستیار وکیل بود و با حقوقهایی که جمع کرده بود، پول سفرش را جور کرده بود ..."
اطلاعات بیشتر درباره این کتاب را میتوانید اینجا بیابید.
اگر این کتاب را میخواهید به جمع اعضای جیرهکتاب بپیوندید ...
شما با پیوستن به جیرهکتاب میتوانید این کتاب را به عنوان یکی از جیرههای ماهانهتان دریافت کنید. اگر هم مایل به دریافت پیوسته کتاب در هر ماه نیستید، میتوانید مشترک "جیره به درخواست" جیرهکتاب بشوید تا تنها وقتی که خودتان کتابی را درخواست میکنید، آن را برایتان ارسال کنیم: