يادداشتهاي يك كتابفروش نيمهوقت
بساط کتابهای علمی-تخیلی
نوروز امسال بیشتر به گردگیری کتابهای کتابخانه گذشت. خاکوخل قفسهها از "حد مجاز" گذشته بود و به آستانه "خطرناک" رسیده بود. تا جایی که از سوی مقامات بالا پیام رسید که اگر هرچه زودتر اقدام عاجل صورت نگیرد مسئولیتی بابت عواقب احتمالی پذیرفته نمیشود ...
دو سیمین، از خلال نامههایشان
یادتان هست که چندی پیش دلتنگ "نامههای کاغذی" شده بودم؟ چند هفته از نوشتن آن مطلب نگذشته بود که کتاب "یکصد و ده نامه از دو سیمین" به دستم رسید. در مقدمه کتاب، منصور اوجی توصیف جالبی از نامههایی که این دو بانوی بزرگ ادب فارسی برایش نوشتهاند داشت ...
جیرهکتابی که نمایش شد!
... مثل خواب و خیال یک چیزی یادم میآمد که کتاب را دوست داشت و بعد از خواندن آن یکبار ابراز احساساتی هم کرده بود. مطابق معمول امتیاز کتاب را هم در سایت ثبت کرده بود؛ پنج ستارهی کامل، بیچکوچونه! حالا اما زنگ زده بود که خبر بدهد ...
تولد "گربه خوابآلو"!
از امروز در نرمافزار/شبکه تلگرام گروهی برای نوجوانهای کتابخوان (یا آنها که کتاب نمیخوانند، اما بدشان نمیآید تا با خواندن مکاتبات "کِرمِ کتابها"، تشویق به کتاب خواندن بشوند) راه انداختهام با نام "گروه کتابخوانی گربه خوابآلو". گروه همانطور که گفتم مخصوص نوجوانهاست ...
حراج کتابهای صدمه دیده
کتاب فروختن هم مثل هر کار دیگری مقداری ضایعات دارد! اما کتابفروش، برخلاف بقیه صاحبکارها، معمولا دلش نمیآید این ضایعات را دور بریزد. فکر میکند حالا نگه دارم شاید روزی به درد کسی بخورد و سرت را میچرخانی و میبینی این کتابهای صدمهدیده یک قفسهات را پرکردهاند ...
تاریخ و جغرافی برای فارسیآموزان
سالهاست که از آنور آب، از آنها که به هر دلیل تصمیم به مهاجرت گرفتهاند و ترک وطن کردهاند، خبر میرسد که دوست دارند بچههایشان (نسل دوم، یا حتی دیگر یواشیواش نسل سوم) فارسی یاد بگیرند و در حد امکان با ایران و حال و هوا و آداب و رسومش آشنا باشند ...
لولهکشی در شهرک طلبهنشین!
... توالت فرنگی خانه خراب شده. زنگ میزنم به تعمیرکار. شمارهاش را از روی تابلو ساختمان برداشته بودم. قرار میگذاریم. راس ساعت نه صبح زنگ خانه صدا میکند. در را که باز میکنم، یک روحانی معمم با جعبهابزار جلوی در ایستاده. حرفی نمیزنم. میآید داخل. عمامهاش را میدهد دستم ...
تصاویری از سرزمین عجایب
پیدا کردن مطلبی روی اینترنت که به نقاشیهای تصویرگران مختلف برای کتاب نامدار "ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب" میپرداخت باعث شد تا یکبار دیگر یاد این شاهکار لوییس کارول بکنیم و البته مروری بر انواع رنگووارنگ نقاشیهایی که تصویرگران برای این داستان شدیدا خیالی آفریدهاند ...
چرا باید "جلال آریان" را پیش از مرگ خواند؟!
او مرد میانسالی است زاده شده در خانوادهای سطح پایین که بر اثر تحولات اجتماعی پس از کودتای 28 مرداد خوب تحصیل میکند و آموزش میبیند تا بعد استخدام شود و یکی از چرخدندههای اجرایی نظام شاهنشاهی باشد. "طبقه متوسط شاه". او، مثل همه متولدین اوایل قرن شمسی در خانوادهای به دنیا آمده که خدا و پیغمبر سرشان میشود و والدین نمازخوان دارد. اما خودش مذهبی نیست ...
نگاهی به داخل صندوق: تا اینجای کار کدام کتابهای داستانی ایرانی را باید خواند!
هنوز دو ماهی به موعد در نظر گرفته شده برای برچیدن صندوق نظرخواهی جیرهکتاب و اعلام منتخبین نهایی برای قرار گرفتن در فهرست "کتابهای داستانی ایرانی که باید پیش از مرگ خواند!" باقیمانده. اما چند روز پیش فرصتی دست داد تا رایهای ریخته شده به صندوق تا اینجای کار را بشمارم و ببینم اوضاع در چه حال است. اگر کنجکاو هستید که بدانید "ترکیب آرا" تا حالا چگونه بوده است، خلاصهای از نتایج حاصل به این شرح است ...